کاوش موضوع تفکر سیستمی
صفحه اصلی
تفکر سیستمی
سیستم مجموعهای از اجزای مرتبط است که در کلیّت خویش برای ایفای وظیفهای مشخّص در کنش متقابل و هماهنگ با محیط است.
در تفکر سیستمی، سازمانها مانند سیستمهایی هستند که در دل یک مجموعهٔ محیطی بزرگتر قرار گرفتهاند.
هر سیستم شامل ورودی، خروجی، پردازش و بازخورد است، بنابراین داشتن تفکّر سیستمی برای یک مدیر بسیار حائز اهمیّت است.
به کمک یک نظارت دقیق اگر خروجی ما از خروجی مورد نظرمان فاصلهٔ کم و بیش چشمگیری داشت، با استفاده از بازخورد (به انگلیسی: Feedback) ورودی را تغییر داده و باز برنامه ریزی یا برنامهریزی مجدّد (به انگلیسی: Replanning) میکنیم.
تفکّر سیستمی به مدیران کمک میکند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار دهند و تنها به مشاهده اکتفا نکنند.
تفکّر سیستمی مبتنی بر نوعی کلّینگری است که با تحلیل، قابل درک نیست این تفکر کل را متشکل از جزء میداند امّا برعکس تفکر مکانیستی(تجزیه گرایی یا جزئی نگر) هر جزء لزوماََ دارای تمام خصوصیات کل نیست بلکه اجزا با خصوصیات منحصربهفرد و مرتبط خود یک کل منسجم را تشکیل میدهند و با شناخت هر جزء نمیتوان به تمام خصوصیات کل واقف شد.
به عنوان مثال در بدن انسان، نحوهٔ رفتار چشم بستگی به نحوهٔ رفتار مغز دارد. هر زیرمجموعهای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کلّ سیستم مؤثّر است و این تأثیر حدّاقل به یک زیرمجموعه دیگری از سیستم بستگی دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبطند که هیچ زیرگروه مستقلّی نمیتواند از آنها تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه میگیریم هر سیستمی را نمیتوان به اجزای مستقل تقسیم نمود و در نتیجه انتظار اوّلیّه از هدف اصلی سیستم را برآورده نمیسازد. در تفکر سیستمی مدیر سازمان تنها به خروجی اکتفا نکرده و برای رسیدن به هدف به یکایک اجزای سیستم توجه خاص میکند.... بیشتر در ویکی پدیا